لب :) خند بزن

نیشتو تا بنا گوشت باز کن! همین الان :)

لب :) خند بزن

نیشتو تا بنا گوشت باز کن! همین الان :)

خیلی وقت بود شعر نذاشته بودم :) این خیلی خوبه

مهره ها را چید، سربازم عقب تر میرود

روسری سر کرده اما با گره ور می رود

اسب او با یک پرش از روی سربازان پرید

اسب من هم عاشقش شد بس که محشر می رود

با وزیرش مهره ها را پشت هم انداخت. بعد

با چه ترفندی سراغ شاه کشور می رود

رخ به رخ گشتیم، بعد از رفتن سربازها

محض بوسیدن نگاهی کن که با سر می رود

موقع شطرنج با من روسری سر کن عزیز

با سیاهی لشکرت یک شاه هم در می رود

مات لب هایت شدم ! ماتیک بازیگر نبود !

کیش و ماتم کرده بازی رو به آخر می رود

عاقبت هم با وجود باخت ها و برد ها

شاه من با شاه تو یک روز محضر میرود !!


____ سجاد شیرازیان ____

imagine that day :)

...Just imagine your first salary

:)

وقتی سه فصل سریالو که در واقع میشه 69 قسمت توی یه ماهی میبینی که امتحان نهایی داری :))))

فوق العاده کمترین حسی بود که تو زمان دیدنش داشتم راستش :) 

سریال بی نظیر arrow :)

پ.ن. البته هنوز دو تا امتحانام مونده که تمومش کردم :))) 

...asking for a date like this

Now I'm just hoping that we can be 2 people sitting at the same restaurant, at the same table, at the same time 

See, when I say like that it doesn't sound so scary,  does it? 


_arrow_

friends

Sometimes you just need to talk about your routine and simple things happening around to succeed terrible feelings

.

.

.

That's what friends do :)

❤ 

just for love :)

بعضی وقت ها انقدر به نزدیک ترین کسانت نزدیک میشی....

که دیگه به اون ادم های فوق العاده نمیگی دوستشون داری... از کپشن با محبت و پر از عشقی که زیر عکس دو نفرت مینویسن راحت رد میشی...

از اینکه انقدر کادو های جورواجور، از کرک خرگوش گرفته تا یه دستبند با یه تشکر رد میشی....

ولی یه وقت... یه اتفاقی میوفته که میبینی ناراحته، حالش بده 

یهو میبینی داری گریه میکنی... 

اونوقت میفهمی چقدر مهمه... چقدر توی زندگیت پر رنگه و چقدر عشق به زندگیت تزریق میکنه....


کِی؟!

یکم عجیبه....

که تو همون جایی که مهد کودک میرفتی...

حالا باید امتحان نهایی بدی

تو همون حیاطی که گرگم به هوا بازی میکردی

باید درساتو مرور کنی...

کی 17 سال گذشت؟!