بهار داشت وضو میگرفت، رفتم یه لیوان آب پر کردم و با فاز اینکه من خیلی مراقب کمبود آبم، بهش نشون دادم با یه نصفه لیوان آبم میشه وضو گرفت!
یهو دیدم جییییییغ زد گفت: وااای چرا بقیه ابشو ریختی دووور؟! خب میدادی به گلدونااااا!
هیچی دیگه گند زد به فازم بچه :||||