لب :) خند بزن

نیشتو تا بنا گوشت باز کن! همین الان :)

لب :) خند بزن

نیشتو تا بنا گوشت باز کن! همین الان :)

Bff!

به اون همه خنده فکر میکنم که یهو ناخودآگاه بلند میشد و میگفتیم هیسسسس

به اون یدونه بیسکوبیت تردی که بی هوا گذاشتی جلوم

به اینکه من آروم به چونم میزدم و تو محکم به پیشونیت میزدی و من کلی از دیوونه بازی هات خندیدم

به اینکه من اینور اونور میشدم تا تو یکم آروم بگیری و اون گوجه سبزم نپره تو گلوت

به این که تو بهترین قسمت امروز بودی :)

هیچ وقت عوض نشو فسقلی :*****


پ.ن: خواهر بزرگ بودن یکی از بزرگ ترین نعمت های خداست!